۱۲۶۷۸.عنه عليه السلام ( ـ أيضا ـ ) : لَم يُولَدْ سُبحانَهُ فيَكونَ في العِزِّ مُشارَكا.۱
۱۲۶۷۹.عنه عليه السلام :الحَمدُ للّه ِِ الّذي لَبِسَ العِزَّ و الكِبرِياءَ، و اختارَهُما لِنَفسِهِ دُونَ خَلقِهِ.۲
(انظر) العزّة : باب ۲۶۶۱.
الجبّار : باب ۴۹۴.
۲۶۲۰
حَكيمٌ
الكتاب :
فِي الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتامَى قُلْ إصْلاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَ إنْ تُخالِطُوهُمْ فَإخْوانُكُمْ وَ اللّه ُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللّه ُ لَأعْنَتَكُمْ إنَ اللّه َ عَزِيزٌ حَكِيمٌ».۳
إنَّ هذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ اللّه ُ وَ إنَّ اللّه َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ».۴
وَ إنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللّه َ مِن قَبْلُ فَأمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللّه ُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ».۵
الحديث :
۱۲۶۸۰.الإمامُ عليٌّ عليه السلام ( ـ في خِلقَةِ الخُفّاشِ ـ ) : و مِن لَطائفِ صَنعَتِهِ. و عَجائبِ خِلقَتِهِ. ما أرانا مِن غَوامِضِ الحِكمَةِ في هذِهِ الخَفافيشِ الّتي يَقبِضُها الضِّياءُ الباسِطُ لِكُلِّ شَيءٍ. و يَبسُطُها الظَّلامُ القابِضُ لِكُلِّ حَيٍّ.۶
۱۲۶۷۸.امام على عليه السلام ( ـ در وصف خدا ـ ) فرمود : خداوند سبحان زاده نشد تا در عزّت [و قدرت ]شريكى داشته باشد.
۱۲۶۷۹.امام على عليه السلام :سپاس و ستايش خداى را سزد كه رداى عزّت و كبريا پوشيد و اين دو صفت را براى خويش برگزيد نه براى مخلوقش.
۲۶۲۰
خدا حكيم است
قرآن:
«در دنيا و آخرت. تو را از يتيمان مى پرسند، بگو: اصلاح حالشان بهتر است. و اگر با آنها درمى آميزيد، چون برادران شما باشند. خداوند مفسد را از مصلح باز مى شناسد و اگر خواهد، بر شما سخت مى گيرد كه خدا عزيز و حكيم است.
«همانا اين داستانى راست و درست است. جز اللّه هيچ خدايى نيست و همانا خدا عزيز و حكيم است».
«اگر قصد خيانت به تو را داشته باشند، پيش از اين به خدا خيانت ورزيده اند و خدا تو را بر آنها نصرت داده است و خدا دانا و حكيم است».
حديث:
۱۲۶۸۰.امام على عليه السلام ( ـ درباره آفرينش شب پره ـ ) فرمود : و از ساخته هاى ظريف و آفرينشهاى شگفت آور او، دستگاه پيچيده و حكيمانه اى است كه در وجود اين شب پره ها به ما نمايانده است؛ شب پره هايى كه روشنايى روز، كه همه چيز را روشن و نمودار مى سازد، ديدگان آنها را مى بندد و تاريكى شب، كه ديدگان هر زنده اى را فرو مى بندد، چشمان آنها را مى گشايد.
1.نهج البلاغة : الخطبة ۱۸۲.
2.نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲.
3.البقرة : ۲۲۰.
4.آل عمران : ۶۲.
5.الأنفال : ۷۱.
6.نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۵.